خود آقاي خاتمي هم اين سؤال را در جلسه شوراي مشاوران بارها مطرح ميکنند. آقاي خاتمي بارها در جمع مشاورانش گفته فرض کنيد اصلاً من نباشم شما ميخواهيد چه کنيد. يا دور از جانش گفته آمديم و من مردم. واقعيت موجود اين است که خلأ نبود آقاي خاتمي و وابستگي ويژه اصلاحطلبان به آقاي خاتمي اصلا انکار شدني نيست.
اظهارات يک مشاور خاتمي از نابساماني در ميان حلقه مشاوران وي و بقاياي حزب منحله مشارکت حکايت ميکند.
به گزارش 598 به نقل از کیهان، روزنامه زنجيرهاي بهار که با مديرمسئولي سعيد پورعزيزي ( از اعضاي دفتر خاتمي در دوران رياستجمهوري) منتشر ميشد، در مصاحبه با آذر منصوري، به نامه چندي پيش شوراي مشاوران خاتمي ميپردازد و با لحني اعتراضي به وي ميگويد: «خروجياي از آن شورا نديدم جز بيانيه بيم ها و اميدها که اسفند91 منتشر شد و بخش دومش همين دو سه روز پيش؛ آن بيانيه هم حرف جديدي نداشت. نوشتهايد مثلا حق آزادي بيان خوب است؛ احترام به قوميتها خوب است؛ اقتصاد بايد آزاد باشد. خب همه اينها در دوران اصلاحات هم گفته ميشد. بيانيه شوراي مشاوران اگر حرف تازهاي داشت حتماً در افکار عمومي از آن استقبال ميشد که در ظاهر اين اتفاق نيفتاده است. البته شايد بيشتر به ترکيب ناکارآمد شوراي مشاوران خاتمي و البته تعيين هدف آن شورا مربوط باشد. آن بيانيه بيشتر يک نطق سياسي بود که چندان بازخوردي هم نداشت.»
بقیه در ادامه مطلب........................
ادامه مطلب |